به گزارش گروه اجتماعی مشرق، آتشسوزی پارک ملی گلستان، جرقهای شد تا بعضیها متوجه شوند که طبیعت، چقدر مظلوم است، بنابراین حالا که مظلومیت آن ثابت شد، باید به داد مظلوم رسید! در صورتی که اگر بهتر و وسیعتر نگاه کنیم، خواهیم دید قرنهاست که طبیعت در زیر چرخهای تمدن غرب، بلعیده میشود و این بلعیده شدن، در پشت ظاهر تجملاتی غرب، چنان پنهان شده است که اگر بخواهیم از آن حرف بزنیم، چه بسا در دید سطحینگران، متهم به تحجر شویم.
اما ارتباط انسان با طبیعت، فراتر از یک ارتباط ابزاری است و ریشه در فطرت انسان دارد؛ شاید کمتر کسی پیدا شود که از مشاهده سوختن یک جنگل سرسبز، حالتی حزنانگیز در وجودش ایجاد نشود؛ چنین حالت اندوهی در انسان، حکایت از یک گرایش فطری و انس دیرینه با طبیعت دارد.
این در حالی است که هیچ چیزی مثل «دین»، نمیتواند رابطه انسان با محیط زیست را آنطور که باید، بیان کند؛ چراکه دین، همان تجلی فطرت الهی انسان است و اینجاست که معتقدان به دین، وظیفهای مضاعف در رابطه با محیطزیست خواهند داشت؛ طوری که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم که مظهری از اسلامیت نظام است، «حفاظت از محیط زیست، وظیفهای برای همنسلها تلقی شده است و هرگونه تخریب آن برای فعالیتهای اقتصادی، ممنوع شده است.»
با توجه به شرایط به وجود آمده و آتشسوزیهای گسترده در بخشهایی از جنگل گلستان ضروری است که چند نکته مهم در حاشیه این ماجرا مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
1- در فرهنگ قرآن، طبیعت و محیط زیست، «آیه» نامیده شده است و بنابراین طبیعت، یادآور خدا در ذهن و دل انسان است. انسان که پیوسته در جستوجوی خدا است و تا خدا را نیابد آرامش نمییابد، با مشاهده طبیعت و سیر در محیط زیست، نشانههای خدا را میبیند و به «آرامش» خاصی میرسد و شاید به همین دلیل باشد که «طبیعتدرمانی» به عنوان یکی از راههای موثر درمان برای انسان مطرح میشود؛ بنابراین، تخریب طبیعت و فساد محیط زیست در واقع برهمزننده آرامش انسان است.
2ـ در فرهنگ دینی، زیان رساندن به طبیعت و محیط زیست، «حقالناس» است و در نتیجه، کسانی که با عملکرد خودشان به محیط زندگی آسیب وارد میکنند، در واقع، حق دیگران را ضایع میکنند و باید در پیشگاه خداوند سبحان، پاسخگو باشند؛ بنابراین محیط زیست میتواند در شمار حقوق بشر اسلامی نیز قرار بگیرد و نه حقوق بشرغرب که بزرگترین جنایتکار در حق طبیعت و کره زمین است.
3ـ حفاظت از محیط زیست به عنوان یکی از راههای «افزایش معنویت»، بسیار ضرورت دارد؛ فرد دینداری که دغدغه افزایش معنویت دارد، به طور حتم نمیتواند از صیانت از طبیعت و محیط زیست غافل باشد.
4ـ اساسیترین دغدغه انسان متدین، شناخت اوامر الهی و اطاعت محض از آنهاست؛ متدین بودن یک فرد، جز با اطاعت از دستورات خالق خویش، محقق نمیشود؛ اگر انسان متدین بداند که خداوند سبحان در آیه 61 سوره هود و با تعبیر «وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا»، «آبادانی محیط زیست» را از وی درخواست کرده است، بدون تردید، نه میتواند محیط زیست را آباد نکند و نه میتواند نسبت به تخریب آن،بیخیال باشد.
5 ـ طبق آیه 41 سوره مبارکه روم (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ...) گناهان انسان، عامل تخریب محیط طبیعی است؛ رویش محصولات، سرسبزی مراتع، بارش باران، همگی ناشی از عملکرد انسان هستند؛ در حدیثی از امام صادق(ع) داریم که: «حیات جنبندگان در خشکی و دریا، بسته به باران است که اگر باران نبارد، در خشکی و دریا فساد میشود و همین که گناهان انسان زیاد شد، باران نازل نمیشود.» بنابراین گناهان ما یا تقوای ما، به طور حتم میتواند بر محیط طبیعی تأثیرات مثبت یا منفی بگذارد.
6 ـ یکی از راههای شکلگیری شخصیت انسان و خلق و خوی وی، محیط زیستی است که در آن پرورش مییابد؛ حال که محیط زیست میتواند بر رفتارهای انسان تأثیرگذار باشد و از طرفی طبق توصیه قرآن کریم، این انسان است که باید به آبادانی محیط زیست بپردازد، بنابراین انسان برای پرورش سالم خود و اطرافیانش هم که شده، باید حفاظت از محیطزیست را امری ضروری و حیاتی بداند.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: وطن امروز
اما ارتباط انسان با طبیعت، فراتر از یک ارتباط ابزاری است و ریشه در فطرت انسان دارد؛ شاید کمتر کسی پیدا شود که از مشاهده سوختن یک جنگل سرسبز، حالتی حزنانگیز در وجودش ایجاد نشود؛ چنین حالت اندوهی در انسان، حکایت از یک گرایش فطری و انس دیرینه با طبیعت دارد.
این در حالی است که هیچ چیزی مثل «دین»، نمیتواند رابطه انسان با محیط زیست را آنطور که باید، بیان کند؛ چراکه دین، همان تجلی فطرت الهی انسان است و اینجاست که معتقدان به دین، وظیفهای مضاعف در رابطه با محیطزیست خواهند داشت؛ طوری که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم که مظهری از اسلامیت نظام است، «حفاظت از محیط زیست، وظیفهای برای همنسلها تلقی شده است و هرگونه تخریب آن برای فعالیتهای اقتصادی، ممنوع شده است.»
با توجه به شرایط به وجود آمده و آتشسوزیهای گسترده در بخشهایی از جنگل گلستان ضروری است که چند نکته مهم در حاشیه این ماجرا مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
1- در فرهنگ قرآن، طبیعت و محیط زیست، «آیه» نامیده شده است و بنابراین طبیعت، یادآور خدا در ذهن و دل انسان است. انسان که پیوسته در جستوجوی خدا است و تا خدا را نیابد آرامش نمییابد، با مشاهده طبیعت و سیر در محیط زیست، نشانههای خدا را میبیند و به «آرامش» خاصی میرسد و شاید به همین دلیل باشد که «طبیعتدرمانی» به عنوان یکی از راههای موثر درمان برای انسان مطرح میشود؛ بنابراین، تخریب طبیعت و فساد محیط زیست در واقع برهمزننده آرامش انسان است.
2ـ در فرهنگ دینی، زیان رساندن به طبیعت و محیط زیست، «حقالناس» است و در نتیجه، کسانی که با عملکرد خودشان به محیط زندگی آسیب وارد میکنند، در واقع، حق دیگران را ضایع میکنند و باید در پیشگاه خداوند سبحان، پاسخگو باشند؛ بنابراین محیط زیست میتواند در شمار حقوق بشر اسلامی نیز قرار بگیرد و نه حقوق بشرغرب که بزرگترین جنایتکار در حق طبیعت و کره زمین است.
3ـ حفاظت از محیط زیست به عنوان یکی از راههای «افزایش معنویت»، بسیار ضرورت دارد؛ فرد دینداری که دغدغه افزایش معنویت دارد، به طور حتم نمیتواند از صیانت از طبیعت و محیط زیست غافل باشد.
4ـ اساسیترین دغدغه انسان متدین، شناخت اوامر الهی و اطاعت محض از آنهاست؛ متدین بودن یک فرد، جز با اطاعت از دستورات خالق خویش، محقق نمیشود؛ اگر انسان متدین بداند که خداوند سبحان در آیه 61 سوره هود و با تعبیر «وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا»، «آبادانی محیط زیست» را از وی درخواست کرده است، بدون تردید، نه میتواند محیط زیست را آباد نکند و نه میتواند نسبت به تخریب آن،بیخیال باشد.
5 ـ طبق آیه 41 سوره مبارکه روم (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ...) گناهان انسان، عامل تخریب محیط طبیعی است؛ رویش محصولات، سرسبزی مراتع، بارش باران، همگی ناشی از عملکرد انسان هستند؛ در حدیثی از امام صادق(ع) داریم که: «حیات جنبندگان در خشکی و دریا، بسته به باران است که اگر باران نبارد، در خشکی و دریا فساد میشود و همین که گناهان انسان زیاد شد، باران نازل نمیشود.» بنابراین گناهان ما یا تقوای ما، به طور حتم میتواند بر محیط طبیعی تأثیرات مثبت یا منفی بگذارد.
6 ـ یکی از راههای شکلگیری شخصیت انسان و خلق و خوی وی، محیط زیستی است که در آن پرورش مییابد؛ حال که محیط زیست میتواند بر رفتارهای انسان تأثیرگذار باشد و از طرفی طبق توصیه قرآن کریم، این انسان است که باید به آبادانی محیط زیست بپردازد، بنابراین انسان برای پرورش سالم خود و اطرافیانش هم که شده، باید حفاظت از محیطزیست را امری ضروری و حیاتی بداند.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: وطن امروز